معنی فدراسیون بسکتبال
حل جدول
لغت نامه دهخدا
فدراسیون. [ف ِ دِیُن ْ] (فرانسوی، اِ) اتحادیه ٔ چند کشور. (حییم). دولتی که چند ایالت با هم تشکیل دهند. (وبستر). || اتحاد. (حییم). || در تداول فارسی امروز به انجمنی اطلاق می شود که برای تنظیم و نظارت بر امور اجتماعی تشکیل گردد، و بیشتر مورد استعمال آن در کارهای ورزشی است.
بسکتبال
بسکتبال. [ب َ ک ِ] (انگلیسی، اِ مرکب) باسکتبال. مرکب از باسکت بمعنی سبد و زنبیل و بال بمعنی توپ، نوعی بازی است که حریفان باید توپ را با دست در سبد طرف که بر پایه ای به ارتفاع سه متر قرار دارد بیفکنند تا برنده شوند.
فرهنگ عمید
(ورزش) سازمان یا انجمنی که برای اداره کردن رشتهای ورزشی تشکیل شود،
اتحادیهای از سندیکاهای کارگری،
(سیاسی) اتحادیهای از چند ایالت که بهصورت یک کشور اداره میشود،
بسکتبال
نوعی ورزش گروهی که با دو تیم پنجنفره و در زمینی مستطیلشکل انجام میشود و هر گروه سعی میکنند توپ را وارد حلقۀ تیم مقابل کند،
فارسی به عربی
اتحاد، اِتِّحادٌ، اِتِّحادٌ استِقلالی، اِتّحادٌ مَرکَزی، الاتِّحادیهُ، الإتحاد
فرهنگ معین
اتحادیه ای مرکب از چند کشور یا استان، سازمان یا انجمنی که برای اداره یک رشته ورزشی تشکیل می شود. [خوانش: (فِ یُ) [فر.] (اِ.)]
بسکتبال
(بَ کِ) [انگ.] (اِمر.) نوعی ورزش با توپ که در آن دو تیم پنج نفری در زمین مخصوص بازی می کوشند که توپ را با دست از حریف بگیرند و از یک سبد توری که بر پایه بلندی قرار دارد عبور دهند.
فرهنگ فارسی هوشیار
دولتی که چند ایالت با هم تشکیل دهند، انجمنی که برای تنظیم و نظارت بر امور اجتماعی تشکیل گردد و بیشتر مورد استعمال آن در کارهای ورزشی می باشد
فارسی به ترکی
futbol federasyonu
معادل ابجد
926